کمانچه: کامران داروغه
عود: منصور نریمان
نی: محمد موسوی
تمبک: محمود فرهمند
دکلمه: فخری نیکزاد
المنة لِلَّه که در میکده باز است
وین سوخته را بر در او روی نیاز است
خمها همه در جوش و خروشند ز مستی
وان می که در آن جاست حقیقت نه مجاز است
شرح شکن زلف خم اندر خم جانان
کوته نتوان کرد که این قصه دراز است
رازی که بر خلق نهفتیم و نگفتیم
با دوست بگوییم که او محرم راز است
ای مجلسیان سوز دل حافظ مسکین
از شمع بپرسید که در سوز و گداز است
***
بیا ساقی آن می که حال آورد
کرامت فزاید کمال آورد
به من ده که بس بیدل افتادهام
وز این هر دو بیحاصل افتادهام
بیا ساقی آن می که عکسش ز جام
به کیخسرو و جم فرستد پیام
بده تا بگویم به آواز نی
که جمشید کی بود و کاووس کی
بیا ساقی آن می کز او جام جم
زند لاف بینایی اندر عدم
به من ده که گردم به تایید جام
چو جم آگه از سر عالم تمام
نظر شما درباره آهنگ «ساقی نامه در ادب پارسی» چیست؟
«نظر شما مهم است؛ نظرتان را دیگران به اشتراک بگذارید»
یادداشتهای بازدیدکنندگان
اتا بانو
1397/03/01
عالی .بی نظیر
Sanax
1396/02/14
محشر است ... ❤❤❤
تاجپور
1398/05/30
چقدر جای اینچنین برنامه های وزینی در صدا سیما و رادیو خالی است. افسوس ............