از اون روزی که تنهامون گذاشتی
من از این خونه بیرونم نمیرم
تو دلواپس دلتنگیم نباش، من
به دنیا اومدم عاشق بمیرم
چرا باید از احساسی که دارم
چرا باید از عشقت خسته باشم
تا گریه میکنی گریم میگیره
به دنیا اومدم وابسته باشم
با اینکه دست من خالیه حالا
با عشقت هرچی که میخوام دارم
توی بیداری از من دوری اما
تو رو هر شب توی رویام دارم
چشاتو هرجای دنیا ببندی
هوا تو خونه من سرد میشه
همون چیزی که دور از تو محاله
تو باشی بی برو برگرد میشه
اگه حال میپرسی این حالمه
گذشته ام مثِ سایه دنبالمه
نشستم هوات از سَرم بپَره
نشستم که این سال ها بگذره
برو به کسایی که میشناختم
بگو من قمارِ تو رو باختم
به هر سمتی رفتی موافق شدم
میخواستم بجنگم که عاشق شدم
رفتی و دادی بر بادم ، اسممو بردم از یادم
دیوونه ام دیوونه ام دیوونه ام دیوونه
حالِ امشبمو جز تو کی میدونه
بی قرار بی قرار بی قرار بی قرار
آخرش میکُشه منو این انتظار
دیوونه ام دیوونه ام دیوونه ام دیوونه
حالِ امشبمو جز تو کی میدونه
بی قرار بی قرار بی قرار بی قرار
آخرش میکُشه منو این انتظار ، انتظار
میخواستم بمیرم که تو خنده شی
یه جوری بمونم که شرمنده شی
تو میگفتی این زندگی ساده نیست
میگفتی دلت هست و آماده نیست
من آینده ی حالِ مغرورتم
هنوز عاشقم عاشقِ دورتم
نشستم توو سال های دلواپسی
شده قبلِ مُردن ولی میرسی
رفتی و دادی بر بادم ، اسممو بردم از یادم
دیوونه ام دیوونه ام دیوونه ام دیوونه
حالِ امشبمو جز تو کی میدونه
بی قرار بی قرار بی قرار بی قرار
آخرش میکُشه منو این انتظار
دیوونه ام دیوونه ام دیوونه ام دیوونه
حالِ امشبمو جز تو کی میدونه
بی قرار بی قرار بی قرار بی قرار
آخرش میکُشه منو این انتظار ، انتظار
وقتی میرم از این همه درد به خاطر من نگو برگرد
با قلب من چهها که نکرد نبودن تو، نگو برگرد
این زخما رو به کوه بزنی به پلکزدنی میریزه
وقت بردن تو اوج نبرد به دشمنتم نگو برگرد
کجا درد تو از تنم بیرون میره چرا غمم تموم نمیشه
چه دور از من باشی چه با من تنها شی همینه حال من همیشه
کجا درد تو از تنم بیرون میره چرا غمم تموم نمیشه
چه دور از من باشی چه با من تنها شی همینه حال من همیشه
بی تو هوا نفسگیره قلبم بهونه میگیره
هر جا بری دلم سمتت میره
تا کی خیال من باشی عشق محال من باشی
تا کی برای قلبم رویا شی
کجا درد تو از تنم بیرون میره چرا غمم تموم نمیشه
چه دور از من باشی چه با من تنها شی همینه حال من همیشه
با تو ام ابر مسافر، وطن پرندهها کو؟
با تو ام ابر مسافر، گریهها و خندهها کو؟
دنیا دیواره و زندون، منو از خودم رها کن
تا شبو ازم بگیری اسم فردا رو صدا کن
این جا شلاقه و زنجیر، این جا آسمون کوتاهه
این جا سقف آرزوها به بلندی یه آهه
من اسیرم اما زنجیر تو اسارت غروره
آرزومه پرکشیدن، وطن پرنده دوره
با تو ام ابر مسافر که تنت داغ زمینه
روی آفتابو نپوشون، بذار دنیا رو ببینه
ما میخواستیم از ترانه واسه هم خونه بسازیم
مثل عاشقای قصه دل به آسمون ببازیم
ما میخواستیم اما دنیا پر سنگ و پر خاره
تو بباری و نباری برامون فرقی نداره
بذار دنیا رو ببینه اون که آفتابیترینه
اون که بارون میشه هر شب رو تن گلا میشینه
اون که ابری میشه گاهی تو چشای گریهآلود
اون که بارونیه جنسش، اون که عاشق زمین بود
این جا شلاقه و زنجیر، این جا آسمون کوتاهه
این جا سقف آرزوها به بلندی یه آهه
آخه کی انقد مثل تو نابه، چی به اندازه چشمای تو جذابه
آخه کی انقد با دلم جوره، تو دلم جای یه دیوونه مغروره
اونی که عطرش میمونه یادم به هرکسی جز اون بی اعتمادم
اونی که میخوامش و میخوادم
یکیو دارم از عشقش بگم هرچی کمه هرچی بگم اون داره
یکیو دارم حواسش به منه عشق منه عاشق بیماره
یکیو دارم از عشقش بگم هرچی کمه هرچی بگم اون داره
یکیو دارم حواسش به منه عشق منه عاشق بیماره
این بیقراری قانون عشقه کی جز خودت تو این سرنوشته
میدونه قلبم حتی جهنم تو که باشی بهشته
دارو ندار این دل تویی تو اصلا قبوله هرچی بگی تو
قلبی که انقد بی تابه واست مگه میتونه بی تو
یکیو دارم از عشقش بگم هرچی کمه هرچی بگم اون داره
یکیو دارم حواسش به منه عشق منه عاشق بیماره
یکیو دارم از عشقش بگم هرچی کمه هرچی بگم اون داره
یکیو دارم حواسش به منه عشق منه عاشق بیماره
نگاه آسمون خیس چشاش برق ستاره
یه دشت سبز و آروم که قلبش بی قراره
شبا رو شونه کوه که سر میذاره مهتاب
زمین خورشیدو انگار داره میبینه تو خواب
نگاه آسمون خیس چشاش برق ستاره
یه دشت سبز و آروم که قلبش بی قراره
شبا رو شونه ی کوه که سر میذاره مهتاب
زمین خورشیدو انگار داره میبینه تو خواب
لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا
لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا
یه احساس نگفتست نمیدونم چه حالی
خدا نزدیکه انگار تموم این حوالی
چه آدما تو این دشت به سختی دل سپردن
به همدیگه چه آسون رسیدن اما مردن
نسیمی اومد از راه که بوی داس میداد
نفس ها رو درو کرد به جون خاک افتاد
کبوتر ها رو پر داد گلا رو کاغذی کرد
تو اشک بچه گم شد لب خشک زن و مرد
لب خشک زن و مرد...
زمین گاهی خزونه خزونش اما این نیست
که این پاییز مسموم دیگه فصل زمین نیست
تو فصل غنچه هایی که پر پر بود از اول
نشسته خاک سر دشت به بار درد و تاول
به بار درد و تاول...
نسیمی اومد از راه که بوی داس میداد
نفس ها رو درو کرد به جون خاک افتاد
کبوتر ها رو پر داد گلا رو کاغذی کرد
تو اشک بچه گم شد لب خشک زن و مرد
لب خشک زن و مرد...
نگاه آسمون خیس چشاش برق ستاره
یه دشت سبز و آروم که قلبش بی قراره
شبا رو شونه کوه که سر میذاره مهتاب
زمین خورشیدو انگار داره میبینه تو خواب
لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا
لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا
لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا لا
باید برگشت به لحظه های رفته باید رد شد از این پل شکسته از حال بد این بی خبری از این شبای خسته
باید برگشت به خنده های سابق باید بارید رو شونه های عاشق باید نفس تردیدو گرفت تو آخرین دقایق
یه جوری دوری و یه جوری گم شدم که باورم نمیشه کسی که عاشقه محاله بگذره از اونکه زندگیشه
یه جوری دوری و یه جوری گم شدم که باورم نمیشه کسی که عاشقه محاله بگذره از اونکه زندگیشه
بر میگردم به شهر خالی از عشق بر میگردم بپرسم حالی از عشق
از خاطره ها چی مونده برام به جز خیالی از عشق ...
من دل بستم به هرچی مال من نیست به هرچی که که به فکر حال من نیست
دلخسته شدم از این همه غم که بیخیال من نیست ...
یه جوری دوری و یه جوری گم شدم که باورم نمیشه کسی که عاشقه محاله بگذره از اونکه زندگیشه
یه جوری دوری و یه جوری گم شدم که باورم نمیشه کسی که عاشقه محاله بگذره از اونکه زندگیشه
وقتی میخندی مثل رویایی
کاش خودت میدیدی که چقدر زیبایی
موج موهاتو قایقا میفهمن
حال دریاییتو عاشقا میفهمن
وقتی هستی با تو شادم یادت دادم عشقو تو حرفام
من که با تو این دنیارو دارم چی میخوام
من یه جوری عاشقم که قبل تو زندگی گردنمو یادم نیست
رگ من انقد نزدیکی که نبض رو گردنمو یادم نیست
من یه جوری عاشقم که ممکنه زیر لبخند تو نابود بشم
من اسیر تو بشم آزادم تو رهام نکن که محدود بشم
میدونم دست خودت نیست نمیتونی این نباشی
نمیتونی وقت خندت اینقدر شیرین نباشی
تو نگاهم میکنی که غرق دریا شم که هستم
منو ساختن واسه اینکه عاشق باشم که هستم
من یه جوری عاشقم که قبل تو زندگی گردنمو یادم نیست
رگ من انقد نزدیکی که نبض رو گردنمو یادم نیست
من یه جوری عاشقم که ممکنه زیر لبخند تو نابود بشم
من اسیر تو بشم آزادم تو رهام نکن که محدود بشم
تو آمده ای جان به لب من برسانی
من پای تو یک عمر بمانم تو نمانی
من عشق به تو دادم و عمری تو به من درد
این عشق چرا این همه بی رحم ترت کرد
من خوب شدم عشق تو پروانگیم بود
این خوب شدن هدیه دیوانگیم بود
از آن نفسی که به دلم عشق تو کم شد
چرخیدن من دور تو گرداب خودم شد
با اینکه همه عمر مرا کشت خیالت
هر آنچه گرفتی ز من و عشق حلالت
تو دورترین ساحل قلب من بی دل
در غربت پارو زدن کشتی در گل
از داغ بزرگی که نگاهت به دلم دوخت
یک شهر به حال من دیوانه دلش سوخت
یک شهر به حال من دیوانه دلش سوخت
از آن نفسی که به دلم عشق تو کم شد
چرخیدن من دور تو گرداب خودم شد
با اینکه همه عمر مرا کشت خیالت
هر آنچه گرفتی ز من و عشق حلالت
وای دلم وای دلم وای دلم
عشقه كه دليل اشكاته
عشقه كه هميشه همراته
شايد نميدونی اما عشق
مرهم تموم درداته
عاشق كه بشی حالت حال دل مجنونه
دست خود ادم نيست فكرت همه جا اونه
عاشق كه بشی مست بوی نم بارونی
چشماتو كه ميبندی تو خاطره هاتونی
هواش
میزنه به سرت ولی دور و برت چیزی جز جای خالیش نیست
آدم
دلش و که بده مث دیوونه ها دیگه هیچ چیزی حالیش نیست
مست و بی جان ، ای دیوانه
خوابت برده ، در میخانه ، ای دیوانه
بزن و برقص و بنوش ، دلِ منه بی عقل و هوش
غم تو مگر کم شود از دوش
نفس من و جان من ، غم خوش پنهان من
تو همه ی درمان من ، ای من ، ای یار ، ای عشق
آن دمِ خوش سحر ، آن که میزند به در
کاش خود خود تو باشی
از شراب در بدن ، آنچه میرسد به من
کاش خود خود تو باشی ، کاش خود خود تو باشی
کاش خود خود تو باشی
بزن و برقص و بنوش ، دلِ منه بی عقل و هوش
غم تو مگر کم شود از تووش
نفس من و جان من ، غم خوش پنهان من
تو همه ی درمان من ، ای من
بزن و برقص و بنوش ، دلِ منه بی عقل و هوش
غم تو مگر کم شود از دوش
نفس من و جان من ، غم خوش پنهان من
تو همه ی درمان من ، ای من ، ای یار ، ای عشق
بزن و برقص و بنوش ، نفس من و جان من
تو همه ی درمان من ، ای یار ، ای عشق
کجای این شب غریبمُ
کجای این کرانه ی کبود
کجای این شبی که از ازل
چراغ ماه قسمتش نبود
کجای این همیشه ابریم
که آسمان نشان نمی دهد
به گریه میرسم ولی سکوت
به گریه هم امان نمی دهد
کجای این شبم که می کشد
هوای گریه ام به نا کجا
از این خرابیم که می برد
به خانه ای که نیست ای خدا
کسی نمانده پا به پای من
مگر غمی که خانه زاد توست
مگر صدای سرمه ریز من
که شعر سر به مهر یاد توست
دلم انگاری گرفته! قده بغضه یا کریما
عصر جمعه ، توی ایوون میشینم مثله قدیما
تو دلم ، میگم آقا جون تو مرادی، من مریدم
من به اندازه ی وسعم طعم عشقتو چشیدم
کاشکی از قطره ی اشکت! کمی آبرو بگیرم
کمی تو، چشمه ی چشمات با نگات،وضو بگیرم
برای، لحظه ی دیدار از قدیما نقشه داشتم!
یه نامه ، هدیه ی ناچیز واسه تو، کنار گذاشتم
یادمه، یکی بهم گفت! هرکی تنهاست، توی دنیا
یه دونه، نامه ی خوش خط بنویسه واسه آقا
کاغذه ،نامه رو بعدشتوی رودخونه بریزه
بنویسه ، واسه مولاش خاطرت خیلی عزیزه
بیدارم و می بینمت رویا به رویا
از پیش چشممم یروی دنیابه دنیا
با تو میان آب و آ تشآشتی بود
در آ تشاست از رفتنتدریا بهدریا
یکبار د یگر عشق را با خون نوشتند
تعبیر لبخند تو راگلگونن وشتند
یکبار د یگر عشق را با خون نوشتند
تعبیر لبخند تو راگلگون نوشتند
تا دست عشق از پیکر عاشق جدا شد
با د ست لیلا قصه مجنون نوشتند
این کوچه ها بی تو همیشه بیقرارن
حس غریبی بین پا ییز و بهارن
رفتی ولی فکری به حال کوچه ها کن
بوی تو دارند و تو را اما ندارن
بیدارم و می بینمت رویا به رویا
از پیش چشمممیروی د نیابهد نیا
با تو میان آب و آ تشآشتی بود
در آ تشاست از رفتنت دریا به دریا
بیدارم و می بینمت رویا به رویا
از پیش چشممم یروی دنیابه دنیا
نو جون پناه خودت کن برو/
بذار پای این آرزوم واستم/
به هرکی بهم گفت ازت رد شده/
قسم می خورم من خودم خواستم/
منو جون پناه خودت کن برو/
من از زخم هایی که خوردم پُرم/
تو باید از این پله بالا بری/
تو بالا نری من زمین می خورم/
درست لحظه ای که تو باید بری/
اسیرِ یه احساس مبهم شدیم/
ببین بعد یک عمر پَرپَر زدن/
چه جای بدی عاشق هم شدیم/
برای تو مُردن شده آرزوم/
یه حقی که من دارم از زندگی/
نگاه کن توو این برزخِ لعنتی/
چه مرگی طلب کارم از زندگی/
به هرجا رسیدم به عشقِ تو بود/
کنارِ تو هرچی بگی داشتم/
ببین پایِ تاوانِ عشقم به تو/
عجب حسرتی توو دلم کاشتم/
اگه فکرِ احساسمونی برو/
اگه عاشقِ هر دومونی برو/
توو این نقطه از زندگی مرگ هم/
نمی تونه از من بگیره تورو
هرچی آرزوی خوبه مال تو
هرچی که خاطره داریم مال من
اون روزای عاشقونه مال تو
این شبای بی قراری مال من
منم و حسرت با تو ما شدن
تویی و دلهرم از رها شدن
آخر غربت دنیاست مگه نه
اول دو راهی آشنا شدن
تو نگاه آخر تو آسمون خونه نشین بود
دلتو شکسته بودن همه قصه همین بود
می تونستم با تو باشم مثل سایه مثل رویا
اما بیدارمو بی تو مثل تو تنهای تنها
منو به حالِ من رها نکن/
تو که برای من همه کَسی/
اگه هنوزم عاشقِ منی/
چرا به داد من نمیرسی/
من از تصورِ نبودنت/
رو شونه ی تو گریه می کنم/
منی که دل بریدم از همه/
ببین برای تو چه می کنم/
تمام عمر رد شدم ازت/
ببین کجا شدم اسیرِ تو/
به پشت سر نگاه نمی کنم/
که بر نگردم از مسیرِ تو/
به حد مرگ می پرستمت/
ولی برای عشقِ تو کمه/
خودت به من بگو/
بهشت تو کجای این همه جهنمه/
منو به حالِ من رها نکن...
نه این قرارمون نبود/
تو بی خبر بری/
من خسته شم/
که تو بی همسفر بری/
نه این قرارمون نبود/
تو بی خبر بری/
من خسته شم/
که تو بی همسفر بری/
باور نمی کنم این تو خودِ تویی/
این تو که از خودش بی خود شده تویی/
باور نمی کنم عشق منی هنوز/
گاهی به قلبِ من سر میزنی هنوز/
وقتی زندونی توو هوس/
مثله پروازی توو قفس/
این رسم همراهی نشد ای هم نفس/
وقتی قلبت از من جداست/
سرگردونِ بی همصداست/
انگار دستت با دست من نا آشناست/
باور نمی کنم این تو خود تویی/
این تو که از خودش بی خود شده تویی/
باور نمی کنم عشق منی هنوز/
گاهی به قلب من سر میزنی هنوز
من بمونم یا برم تو چجوری راحتی
قلب من وصله الان به یه بمب ساعتی
توی قلب کوچیکم جاتو محکم میکنم
تا به تو اضافه شه از خودم کم میکنم
همه چیزم واسه تو چی بهم میدی به جاش
حرفتو راحت بزن ، نگران من نباش
من بمونم یا برم تو چجوری راحتی
قلب من وصله الان به یه بمب ساعتی
جز من ساده بگو ، کی برات تب کرده بود
واسه تو اتاقشو کی مرتب کرده بود
نفسم در نمیاد به کی میسپاری منو
بی تو تمرین میکنم توو جوونی مردنو
فاصله نگیر ازم که بری دق میکنم
با تو از این پنجره شهرو عاشق میکنم
من بمونم یا برم تو چجوری راحتی
قلب من وصله الان به یه بمب ساعتی
جز من ساده بگو کی برات تب کرده بود
واسه تو اتاقشو کی مرتب کرده بود
عاشقتم دست خودم نیست/ این حالو دوست دارم
عاشقم اونقدر که محاله دست از تو بردارم
آخه تورو نمیفهمه کسی هنوز به اندازه من
بهونهی تازهی من بمون و حرفاتو بزن، سکوتو بشکن
ثانیه ثانیه صدات حس آروم نفسات
مثل اولین باره نمیذاره که دیوونه نباشم
میرسم از تو به خودم/ شکل لبخند تو شدم
بی قرار این عشق و/ پریشونی و دیوونگیهاشام
ثانیه ثانیه صدات حس آروم نفسات
مثل اولین باره نمیذاره که دیوونه نباشم
میرسم از تو به خودم/ شکل لبخند تو شدم
بیقرار این عشق و/ پریشونی و دیوونگیهاشام
تورو دارم تو روزایی که دنیا دلگیره
میای و حس دلتنگی و دوری میمیره
بیای ریتم موسیقی قلبت دنیامو میگیره
ثانیه ثانیه صدات حس آروم نفسات
مثل اولین باره نمیذاره که دیوونه نباشم
میرسم از تو به خودم/ شکل لبخند تو شدم
بیقرار این عشق و/ پریشونی و دیوونگیهاشام
ثانیه ثانیه صدات حس آروم نفسات
مثل اولین باره نمیذاره که دیوونه نباشم
میرسم از تو به خودم/ شکل لبخند تو شدم
بیقرار این عشق و/ پریشونی و دیوونگیهاشام
دست منو بگیر حالم جهنمه از حس هر شبم هر چی بگم کمه/
بغضم غرورمو یاری نمیکنه این گریه ها برام کاری نمیکنه/
هر شب دلم دریایِ آتیشه از این بدتر مگه میشه/
حال هیشکی توو دنیا بدتر از حال من نیست/
دردی رو زمین بدتر از همین درد تنها شدن نیست/
تو که توو همیشه ی خاطره هامی تو که چه نباشی چه باشی باهامی/
همه ی وجود من آرومه با تو ، واسه ی یه لحظه عذابمو کم کن/
اگه هنوز عاشقمی کمکم کن نمیگیره هیچ کسی تو قلبم جاتو/
هر شب دلم دریای آتیشه از این بدتر مگه میشه/
حال هیشکی توو دنیا بدتر از حالِ من نیست/
دردی رو زمین بدتر از همین درد تنها شدن نیست
تو سر عشق جونتو دادی
سر حسی که داشتی با من
تو تمام وجود منی
تو رو کشتن منو شهید کنن
تو که رفتی تمام دنیا رفت
گم شدم تو هجومت هر دم
من یه عمره پی خودم هر روز
توی خاکستر تو میگردم
من نبودم میون اون آتیش
تا خودم رو برات هلاک کنم
تو واسه من شبیه دریایی
مگه میشه دریا رو خاک کنن
حالت رفتنت تو آتیش
مثل رفتن تو باغ میمونه
مگه چند بار زندگی کردی
که واسهت مردن انقد آسونه
که واسهت مردن انقد آسونه
هواتو از سرم بیرون نکردم
تو تنها حسرت من رو زمینی
یه چیزایی رو تا عاشق نباشی
نه میتونی بفهمی نه ببینی
تو رو دارم تمام عمر حتی
اگه هرچی رو که دارم بگیرن
همه دنیامو راحت میدم اما
خدامو که نمیذارم بگیرن
به عشقت تا ته دنیا به جنگ هر کسی میرم
چه تقدیری از این بهتر که از عشق تو میمیرم
من از عشق تو میمیرم
تو تا وقتی کنار من بمونی
خدا از پیش من جایی نمیره
من این حال خوشو حتی یه لحظهم
نمیذارم کسی از ما بگیره
گذشتهها رو دوره کن روزای خوبمون گذشت
یه شب از اون شبای خوب چرا دوباره بر نگشت
تموم خاطرات تو گذشته با مرور من
بدون تو به شب رسید روزای سوت و کور من
روزای سوت و کور من
بازم تو خواب من با من قدم بزن
آروم و سر به زیر
میمیرم از غم و بیخود سراغمو از آدما نگیر
دوباره بیقراری و دوباره گریههای من
نمیدونم چرا به تو نمیرسه صدای من
نگفتههای قلبمو نمیدونم به کی بگم
دلم همیشه روشنه دوباره میرسیم به هم
دوباره میرسیم به هم
عاشقم من... عاشقی بی قرارم کس ندارد خبر از دل زارم
آرزویی جز تو در دل ندارم
عاشقم من... عاشقی بی قرارم کس ندارد خبر از دل زارم
آرزویی جز تو در دل ندارم
من به لبخندی از تو خرسندم
مهر تو ای مه آرزومندم
در تو پابندم
خیز و با من در افقها سفر کن دلنوازی چون نسیم سحر کن
ساز دل را نغمهگر کن همچو بلبل نغمه سر کن
عاشقم من عاشقی بی قرارم کس ندارد خبر از دل زارم
آرزویی جز تو در دل ندارم
تا پای عشق از جونت گذشتی
همینه فرق بین عشق و عادت
اگه راه شهادت این نباشه
تو این دنیا به چی میگن شهادت
دلت تو عمق اقیانوسو داره
دل تو سمت هر راهی نمیره
نمیدونم تو این دنیا کسی هست
که این دل توی سینهش جا بگیره
تو پا میذاری تو کابوس اما
نگاهت رو به رویائه همیشه
تو وقتی تو دل آتیش میری
نگاهت مثل ابراهیم میشه
تو میسوزی که امیدم نسوزه
تو که رویای هر روز و هنوزی
یه وقتهایی واسه پرواز کردن
فقط انگار حق داری بسوزی