تنهام و از همه دلسرد
صدامو بشنو و برگرد
فاصله دیوونه ترم کرد
آخه تو خود بهارى
بیا تا عشقو بیارى
واسه تو که نداره کارى
حالا بهترین وقته واسه اینکه دوباره برگردى
هرگز یادم نمیره لحظه اى رو که عاشقم کردى
حالا بهترین وقته واسه اینکه دوباره برگردى
هرگز یادم نمیره لحظه اى رو که عاشقم کردى
خسته نشو از دست دلى که دل به تو و عشق تو بسته
بازم با تو مى سازم همه پل هایى که بینمون شکسته
وقتی وسط سختی دستمو گرفتی راه مون یکی شه
این غم دوری مون از هم نمیمونه میگذره خاطره میشه
حالا بهترین وقته واسه اینکه دوباره برگردى
هرگز یادم نمیره لحظه اى رو که عاشقم کردى
حالا بهترین وقته واسه اینکه دوباره برگردى
هرگز یادم نمیره لحظه اى رو که عاشقم کردى
حالا بهترین وقته واسه اینکه دوباره برگردى
هرگز یادم نمیره لحظه اى رو که عاشقم کردى
حالا بهترین وقته واسه اینکه دوباره برگردى
هرگز یادم نمیره لحظه اى رو که عاشقم کردى
برگا که مى ریزن، مى رقصن تو باد
از خاطره لبریزن، بگو یادته منو
من عاشق پاییزم، دلم موهاتو مى خواد
باز پاییزه عزیزم، بگو یادته منو
بریدش از من، برید و دل کند
کاشکى مى شد باشه پیشم، گذشته هرچند
به راهش ادامه داد و
به راهم ادامه دادم
بُریدیم از هم، بُریدیم از هم
نگاهش به سمت تقدیر
به پاهام که قفل و زنجیر
بُریدیم از هم، بُریدیم از هم
دوست داشتن تو واسه من یه مرهمه، درد نیست
تقدیر این بود که ازت دور باشم، تقدیر با من همدرد نیست
خیلى حرفا موند بینمون، فرصت نشد به هم بگیم
مى گذرن به وقت تو تا ابد، ساعت هاى زندگیم
بریدش از من، برید و دل کند
کاشکى مى شد باشه پیشم، گذشته هرچند
به راهش ادامه داد و
به راهم ادامه دادم
بُریدیم از هم، بُریدیم از هم
نگاهش به سمت تقدیر
به پاهام که قفل و زنجیر
بُریدیم از هم، بُریدیم از هم
بمون با من بمون با من همینجا
بمون روزای آفتابی تو راهن
بمون حس مى كنم اينجا دلامون
كنار هم هميشه رو به راهن
تو از این در اگه یه لحظه رد شی
همه چی رو به من دیوار میشه
اگه باشى صداى خنده هامون
تو گوش كوچه ها تکرار مى شه
نمى دونى مثل خوابى كه هر روز
تو بيدارى برام تعبير مى شه
بمون پيشم هميشه تا ببينی
دلم از هر چى جز تو سير مى شه
من اون قد عاشقت هستم که حتی
به عطر پیرهنت احساس دارم
به اونایی که هم اسم تو هستن
يه جورايى يه حس خاص دارم
همینجایی که هستی باش
به تو وابستگی رو دوست دارم
یه وقتايى زندگی سخته
کنارت زندگی رو دوست دارم
دوباره می بينم تو رو كه زيبايی، شبيه روياهام
بذار به لبخندت، به عشق برگردم، به اول رويام
مثِ همون روزا، تو رو زياد اما هميشه تر می خوام
ازم می پرسی: هنوز تنهايی؟ هنوز هم تنهام
هنوز از چشمات ستاره می چينم
بدون لبخندت هنوز غمگينم
هنوز دلتنگی كنارمه هر روز
جهان تموم می شه كنار عطرت هنوز
چقدر بد بودن تموم روزايی كه دور بودی، دور
چقدر غمگين بود بدون تو دنيام، چه دور بودی، دور
به ياد تو هر روز غمِ قديمیم ر و قدم زدم بی تو
سلام ای غمِ خوب كه هر چی لبخنده به هم زدم بی تو
ببين كه از چشمات ستاره می چينم
بدون لبخندت هنوز غمگينم
ببين كه دلتنگی كنارمه هر روز
جهان تموم می شه كنار عطرت هنوز
اون که در اوج صداقت با تو پاک و بی ریا بود
اون که غرق عشق پاکش از همه دنیا جدا بود
اون که چشای نجیبش جز تو هیچکس و نمی دید
اون که می تونست رها شه ولی موند و عشق و فهمید
اون منم اون منم اون منم اون منم
اون منم اون منم اون منم اون منم
اون که ارتفاع عشقش آسمون و بوسه میزد
شبارو با خاطراتش تو خیابون پرسه میزد
فکر نمی کرد که یه روزی روزگار تنهاش بذاره
یه غم سنگین تازه رو همه غم هاش بذاره
فکر نمی کردش که شاید دل عشقش جای دیگست
فکر نمی کردش که یارش توی یه دنیای دیگست
اون که تو رسم رفاقت بدتر از غریبه ها بود
دل سنگ و نارفیقش به سیاهی مبتلا بود
اونکه در اوج تظاهر قلبم و نابود می کرد
دلش از دروغ سرشار عشق و وانمود می کرد