:
آ
چه کنم که به گوش من
نرسیده صدای تو؟
من و خلوتِ عاشقم
من و باده فدای تو
از من از عاشقت عزم رفتن نکن
تو که سینهی لب به لب از ترانه داری
تو که در دل یخ زدن شعله می گذاری
تو که قلبِ حقیقتی در تنت می تپد
تو که عطرِ طراوتی عاشقانه داری
آغوشِ بی پناه مان
تو بگو چه می شود
به هوای آشیانِمان
به جز آهِ من چه می رود
تو که در دل یخ زدن شعله می گذاری
تو که قلبِ حقیقتی در تنت می تپد
تو که عطرِ طراوتی عاشقانه داری
د
دور از رویت دور از صدایت
شادی نایاب است
با این با تو بیگانه ماندن
رودم تالاب است
چُونان ماهی در تُنگِ تنگی
عمرم بر آب است
دور از رویت دور از صدایت
شادی نایاب است
با این با تو بیگانه ماندن
رودم تالاب است
چُونان ماهی در تُنگِ تنگی
عمرم بر آب است
همرازِ دلم غمگینم
این خواهش آهنگینم
ای ماه تابان برگرد
در کوچهی دل پیداشو
با تشنگی ام تنهاشو
ای ماه تابان برگرد
روزی آخر در آغوشت جان می یابم
با رویایت این دوری را بر می تابم
دور از رویت دور از صدایت
شادی نایاب است
با این با تو بیگانه ماندن
رودم تالاب است
چُونان ماهی در تُنگِ تنگی
عمرم بر آب است
دور از رویت دور از صدایت
شادی نایاب است
با این با تو بیگانه ماندن
رودم تالاب است
چُونان ماهی در تُنگِ تنگی
عمرم بر آب است
همرازِ دلم غمگینم
این خواهش آهنگینم
ای ماه تابان برگرد
در کوچهی دل پیداشو
با تشنگی ام تنهاشو
ای ماه تابان برگرد
ه
از شبانه های سرد و خالی
از دروغ و دود این حوالی
جَستم تا در کامم شعری بروید
در من مردی تنها آشفته موید
من می روم تا شاید به آخر رساند
نگاهم سیاهی را
من می روم تا شاید که آخر بیابد
کبوتر پناهی را
من می روم تا شاید به آخر رساند
نگاهم سیاهی را
من می روم تا شاید که آخر بیابد
کبوتر پناهی را
اولین شبانه را به یادآر
گوشه چشم عاشقی روادار
من آن حرفِ بی تو ناگفته بودم
از چشمانت آن شب شعری سرودم
بی قرص رویت
ماهی نباشد که شامی بیارزد به بیداری
از تو نوشتم
تنها تویی که به شوق سرودن سزاواری
من می روم تا شاید به آخر رساند
نگاهم سیاهی را
من می روم تا شاید که آخر بیابد
کبوتر پناهی را
د
شاعرترین عاشقت می نگاشت
با شعله ات شب حقیقت نداشت
لب تَر کنی هرچه خواهی شوم
دیوانه تا بی نهایت روم
می رقصی در یادم
از غیر از تو من آزادم
چُون فریادی در صحرایی
یا شب های بی فردایی
چُون رویایی از بیداری
یا تنهایی از دیداری
شاعرترین عاشقت می نگاشت
با شعله ات شب حقیقت نداشت
لب تَر کنی هرچه خواهی شوم
دیوانه تا بی نهایت روم
تلخی نکن با من ای یارِ آیینه رو
با چهره ام لحظه ای از جوانی بگو
بی ساحلت قایق و عزم دریا کجاست؟
ای رُسته در خاطرم این سرودن تو راست
می رقصی در یادم
از غیر از تو من آزادم
چُون فریادی در صحرایی
یا شب های بی فردایی
چُون رویایی از بیداری
یا تنهایی از دیداری
ب
پا پس نکش از صیدِ من آهویِ زیبا
لَختی بتابان بر رُخم آن روی زیبا
تا بودنت باران و نوری تُواَمان است
مهمانِ شعرم هر طرف رنگین کمان است
تا بودنت باران و نوری تُواَمان است
مهمانِ شعرم هر طرف رنگین کمان است
برگرد و به زیبا شدنت
مرا دوباره زیر و رو کن
با راز رها تر شدنم
مرا دوباره روبرو کن
برگرد و بمان حوصله کن
نظاره کن به چشم خیسم
رویای تو آورده مرا
به نامه ای که می نویسم
پا پس نکش از صیدِ من آهویِ زیبا
لَختی بتابان بر رُخم آن روی زیبا
تا بودنت باران و نوری تُواَمان است
مهمانِ شعرم هر طرف رنگین کمان است
تا بودنت باران و نوری تُواَمان است
مهمانِ شعرم هر طرف رنگین کمان است
برگرد و به زیبا شدنت
مرا دوباره زیر و رو کن
با راز رها تر شدنم
مرا دوباره روبرو کن
برگرد و بمان حوصله کن
نظاره کن به چشم خیسم
رویای تو آورده مرا
به نامه ای که می نویسم
ب
شب بَرزن، شب ما
شب بی روزن شب ما
شب تاریک و حریص
بنویس از ما بنویس
بنویس از رنج فِتاده به دایره ای
بنویس از چشمی و شبنمِ خاطره ای
بنویس از ما به سکوت و صدا
تو که گفتن می دانی
دِشنه در کمین و
واژه نقطه چین و
دردی در دلم بِروید
شادی ام بشوید
من تاریخی غمگینم
شب بَرزن، شب ما
شب بی روزن شب ما
شب تاریک و حریص
بنویس از ما بنویس
بنویس از رنج فِتاده به دایره ای
بنویس از چشمی و شبنمِ خاطره ای
بنویس از ما به سکوت و صدا
تو که گفتن می دانی
دِشنه در کمین و
واژه نقطه چین و
دردی در دلم بِروید
شادی ام بشوید
من تاریخی غمگینم
غ
رویت دلیلِ هر پنجره و صدای هر حنجره ای
از عاشقی پُر
از تو از عشقِ پیدا شدنت بنا شود خانهی ما
آجر به آجر
عاشق تر شو یارا
عاشق تر کن مارا
تو گفتی میانمان فاصله و جنون سر در گله و آزردگی نیست
عشق اسیر پروا شدن و غروب تنها شدن و پژمردگی نیست
عاشق تر شو یارا
عاشق تر کن مارا
رویت دلیلِ هر پنجره و صدای هر حنجره ای
از عاشقی پُر
از تو از عشقِ پیدا شدنت بنا شود خانهی ما
آجر به آجر
عاشق تر شو یارا
عاشق تر کن مارا
تو گفتی میانمان فاصله و جنون سر در گله و آزردگی نیست
عشق اسیر پروا شدن و غروب تنها شدن و پژمردگی نیست
عاشق تر شو یارا
عاشق تر کن مارا...
ت
آه ای تردید رفتن
گاهی دامن نگیر
آه ای بی ردپایی
گامی از من نگیر
آه ای تردید رفتن
گاهی دامن نگیر
آه ای بی ردپایی
گامی از من نگیر
من تا سخن راهی ام
من تا سحر در شتابم
چون نور از فرط خورشید
تاریکی برنتابم
من تا سخن راهی ام
من تا سحر در شتابم
چون نور از فرط خورشید
تاریکی برنتابم
سر کن این تشنگی را
آبی جز تشنگی نیست
دل کندم از فسردن
این مُردن زندگی نیست
من تا سخن راهی ام
من تا سحر در شتابم
چون نور از فرط خورشید
تاریکی برنتابم
من تا سخن راهی ام
من تا سحر در شتابم
چون نور از فرط خورشید
تاریکی برنتابم
من تا سخن راهی ام
من تا سحر در شتابم
چون نور از فرط خورشید
تاریکی برنتابم
چ
تفاوتی نمی کند
بنفشه با حضور تو
ببین که در نگاهِ من
یک شاخه پیداست
اثر ندارد این غزل
اگر نه در هوایِ توست
که بی صدایِ پای تو
این کوچه تنهاست
عذابِ بی تو ماندنم
ترانه ای نمی شود
بمان که هر عبور تو
هم سوی رویاست
مرا به بندِ غم نده
به شِکوه پاسخم نده
ببین که این شبانه هم
بی شوقِ فرداست
به جرعه های ساغرت
به چشم بی برابرت
به شعله های آذرت دل می سپارم
مرا به موطنم بده
وطن به بودنم بده
که در نَشیبِ جاده های بی سوارم
عذابِ بی تو ماندنم
ترانه ای نمی شود
بمان که هر عبور تو
هم سوی رویاست
مرا به بندِ غم نده
به شِکوه پاسخم نده
ببین که این شبانه هم
بی شوقِ فرداست
به جرعه های ساغرت
به چشم بی برابرت
به شعله های آذرت دل می سپارم
مرا به موطنم بده
وطن به بودنم بده
که در نَشیبِ جاده های بی سوارم
به جرعه های ساغرت
به چشم بی برابرت
به شعله های آذرت دل می سپارم
مرا به موطنم بده
وطن به بودنم بده
که در نَشیبِ جاده های بی سوارم
خ
زیباترین آرزو را چَشمِ تو فهمیده ام
از ماجرای شمع و نگاهت پروانه ای چیده ام
هر عابری در نگاهش گنجینه ای ورشکست
در حال و روز هر آسمانی باریدنی نطفه بست
خلقی ترسان از عریانی
از بیرنگی از بی نانی
خلقی خواب و مستی گوید که: هیچ و هیچ و هیچ
هر سو شیخ و هر سو عابد
خلقی ترسا خلقی موبد
خلقی خواب و مستی گوید که: هیچ و هیچ و هیچ
برپا کن آتشی را
تا بر سوزی غم باقی را
دنیا افسانه باشد
منت بر سر بخوان ساقی را
خلقی ترسان از عریانی
از بیرنگی از بی نانی
خلقی خواب و مستی گوید که: هیچ و هیچ و هیچ
هر سو شیخ و هر سو عابد
خلقی ترسا خلقی موبد
خلقی خواب و مستی گوید که: هیچ و هیچ و هیچ
نظر شما چیست؟
«نظر شما مهم است؛ نظرتان را دیگران به اشتراک بگذارید»