مجموعهای از تک آهنگهای رایگان از هنرمندان مختلف:
چه بارونی چه حالی چه هوایی
یه روز دیگهام همراهه با تو
سفر به بهترین نقطهی احساس
سفر به کوچههای ماه با تو
نگاه کن لابهلای هقهق و عشق
چقدر این زندگی رو دوست دارم
همین لحظه همین ساعت همینجا
برای مهربونیت بیقرارم
نگاهت که سراسر عاشقونهست
منو همخونهی خورشید کرده
همین لحظه همین ساعت همینجا
چشام دنبال آغوشت میگرده
تو عشقو با نگات آغاز کردی
تو مهربونی رو به ارث بردی
منو با خندههای دلنشینات
به آفتابیترین رویا سپردی
دلم آشوبه تا هر شب ببینم
نگاه روشن بیانتهاتو
کنار تو میخوام خوشبخت باشم
نگیر از من هوای خندههاتو
همین خاطرهسازی بینظیره
چه آهنگی چه حالی بینظیره
نگاهت با منه با مهربونی
همین عاشقنوازی بینظیره
مستیم و بیخودیم و جمال تو پرده در
زین پس مباش ماها در ابر و پرده در
ما جمع عاشقان تو خوش قد و قامتیم
ما را صلای فتنه و شور و هزار شر
تاخت رخ آفتاب گشت جهان مستوار
بر مثل ذرهها رقصکنان پیش یار
آمد بهار خرم و آمد رسول یار
مستیم و عاشقیم و خماریم و بیقرار
ای چشم و ای چراغ روان شو به سوی باغ
نگذار شاهدان چمن را در انتظار
تاخت رخ آفتاب گشت جهان مستوار
بر مثل ذرهها رقصکنان پیش یار
نباید بذاری هنوزم دلت واسه دیدنش بی قرای کنه
تمومش کن این قصه رو جز خودت واسه تو نمیتونه کاری کنه
با این بغض جا مونده توی گلوت شباتو چهجوری سحر میکنی
هنوز بالشت خیس اشکه ولی نباید که چشماتو ابری کنی
باید فکر کنه بعد اون زندگیت پر از حس آرامش و شادیه
بذار باورش شه واسهت قبل خواب گذشت زمان ساده و عادیه
اونو خط بزن از خیال شبت نذار که ببینه پر از حسرتی
نذاری چشاتو غم از بر کنه با این گریههای بد لعنتی
باید باورش شه که دور از اونم میتونی به خوشبختی نزدیک شی
بذار بغضتو زیر پاتو بخند نباید به این گریه تحریک شی
با اینکه ازش دوری اما بذار بذار فکر کنه سهمت آرامشه
باید باورش شه میذاری یه روز یکی غیر اون تو دلت جا بشه
باید فکر کنه بعد اون زندگیت پر از حس آرامشو شادیه
بذار باورش شه واسهت قبل خواب گذشت زمان ساده و عادیه
اونو خط بزن از خیال شبت نذار که ببینه پر از حسرتی
نذاری چشاتو غم از بر کنه با این گریههای بد لعنتی
رو نیمکت بی تو
تو قلب پاییزم
تا تو بیای خوبم
هستم نمیریزم
رو نیمکت بی تو
برگهارو میشمرم
هروقت میخندم
هروقت میبارم
تو نم نم بارون
یاده تو همرامه
این شهر غمگین باز
زیر قدمهامه
وقتی که تو نیستی
دنیا بیاد پیشم
یادت که میفتم
دلتنگتر میشم…
روزام بدون تو
مثل همن همه
هیشکی مثل تو نیست
شکل غمن همه
دور و برم پره
از این و اون ولی
جاتو نمیگیرن
خیلی کمن همه..
از تو چه پنهون این دلشوره و غم درد
دنیامو پر کرده هر وقت شد برگرد
هر وقت شد برگرد تا خوبتر باشم
تا تو بیای هستم از هم نمیپاشم..
...
من هنوز وقتی که، با غمت درگیرم
چشمو می بندم، سمت دریا میرم
مث آوارم که رو خودم می ریزم
تا ته این تقویم، من فقط پاییزم
غیر ممکن یعنی، من و تو تو ساحل
عاشق هم بودن زیر ماه کامل
غیر ممکن یعنی، تو برام دلتنگی
یعنی می فهمی که تو همین آهنگی
توی ساحل تنها غرق میشم با تو
به چشام برگردون، چشمای دریاتو
خیلی دوست دارم، تو باید برگردی
تو که رویاهامو غیر ممکن کردی
غیر ممکن یعنی، من و تو تو ساحل
عاشق هم بودن زیر ماه کامل
غیر ممکن یعنی، تو برام دلتنگی
یعنی می فهمی که تو همین آهنگی
میگیره دلم از چشای تو که اشکیه
وقتی گریه میکنی دلم میخواد بمیرم
بارونی میشم از هوای ابری چشات
چطوری غمو از نگاه تو بگیرم
تقصیر من بوده حالت اگه اینه
دنیای ما دو تا همیشه غمگینه
گریه نکن دیگه دنیا همینه
خیلی دوست دارم باور نداری
کم میشی از منو هی کم میاری
احساس بین ما که گفتنی نیست
یکی شدیم باهم تو و منی نیست
از من دلت پره هی بی قراری
باید یهکم دیگه طاقت بیاری
گریه نکن بذار آروم بگیرم
وقتی تو دلخوری میخوام بمیرم
به خدا به تو بستهس این نفس که میکشم
دوست ندارم این همه چشاتو غم بگیره
به خدا نمیدونی چه حالیام عزیزم
واسه رفتن تو خیلی خیلی خیلی دیره
احساسمو هرگز هیچکی نمیدونه
تاریکه و سرده رنگای این خونه
این حال و روزمه یادت بمونه
خیلی دوست دارم باور نداری
کم میشی از منو هی کم میاری
احساس بین ما که گفتنی نیست
یکی شدیم باهم تو و منی نیست
از من دلت پره هی بی قراری
باید یهکم دیگه طاقت بیاری
گریه نکن بذار آروم بگیرم
وقتی تو دلخوری میخوام بمیرم
به هوای دیدن تو تا ته دنیا رو میرم
من سراغ تو رو از هر کی که میبینم میگیرم
رد پاها زخم حرفا منو تا اینجا کشوند
غم دیدن تو با اون همه دنیامو سوزوند
خیال داشتنت هر شب امید رنگ فردا بود
نبود همدرد این گریه خودش همدست دردا بود
تو رو از من گرفت آخر همین دستای تقدیرم
که تو خیال دلشوره بدون تو فقط میرم
من و تو بازیگر نقشای دیروزیم
که فقط تو حسرت آینده میسوزیم
ما دو تا که آرزومون عشق و رویا بود
نفهمیدیم که عشق بازی دنیا بود
خیال داشتنت هر شب امید رنگ فردا بود
نبود همدرد این گریه خودش همدست دردا بود
تو رو از من گرفت آخر همین دستای تقدیرم
که تو خیال دلشوره بدون تو فقط میرم
دیگه پیش من تو نیستی لحظههام چه بیقراره
آسمون بیستاره تو رو یاد من میاره
دستای سرد و سیاهی روزای رو به تباهی
منو یاد اون نگاهی که میگی دوسم نداری
دساتو بذار تو دستم نگا کن که خستهی خستهم
چشامو رو دنیا بستم فقط به تو دل بستم
خیلی تو رو دوس داشتم هیچی واسهت کم نمیذاشتم
عشقمو به پات گذاشتم چشمامو به رو حرفا بستم
حقم این نبود که بری پیش اون با همهی این بدیها
دوست دارم اینو بدون دوست دارم … دوست دارم …
میگی تو نبودن تو لحظهها معنا نداره
دیگه از وقتی که رفتی چشام داره میباره
حالا که منو نداری شعر تنهایی میخونی
جواب خیانت اینه تا ابد تنها میمونی
خیلی تو رو دوس داشتم هیچی واسهت کم نمیذاشتم
عشقمو به پات گذاشتم چشمامو به رو حرفا بستم
حقم این نبود که بری پیش اون با همهی این بدیها
دوست دارم اینو بدون دوست دارم … دوست دارم …
دیرگاهیست که در این تنهایی
رنگ خاموشی در طرح لب است
بانگی از دور مرا میخواند
لیک پاهایم در قیر شب است
رخنهای نیست در این تاریکی
در و دیوار به هم پیوسته
سایهای لغزد اگر روی زمین
نقش وهمی است ز بندی رسته
نفس آدمها
سر بهسر افسردهست
روزگاری است در این گوشه پژمرده هوا
هر نشاطی مردهست
هر نشاطی مردهست
دست جادویی شب
در به روی من و غم میبندد
میکنم هر چه تلاش
او به من میخندد
نقشهایی که کشیدم در روز
شب ز راه آمد و با دود اندود
طرحهایی که فکندم در شب
روز پیدا شد و با پنبه زدود
نفس آدمها
سر بهسر افسردهست
روزگاری است در این گوشه پژمرده هوا
هر نشاطی مردهست
هر نشاطی مردهست
قرار بود پایيز برگردى
گفتى كه حالت باز خوب مىشه
من تو همون خيابون ايستادم
كجايى پس داره غروب مىشه
مىترسم از نگاه اين مردم
بايد نذارى مشتمون وا شه
يه جورى پيدا كن منو شايد
اين آخرين پایيز من باشه
داره زمستون مىرسه، چرا نمىرسى؟
نگاه من دلواپسه، چرا نمىرسى؟
سردمه تو بارون مىخوام، دستامو ها كنى
از گريه با چتر خودت ، منو جدا كنى
اگه خودت اينو نمىگفتى
به ديدن تو دل نمىبستم
چند ساله كه تو راه افتادى
چند ساله من منتظرت هستم
داره زمستون مىرسه...
دریای هستی دم به دم
در چرخ و تاب و پیچ و خم
هان ای دل بیتاب من
پارو بزن، پارو بزن
بشتاب از اینجا دور شو
در پیش تو جاهای نو
در پشت تو جای کهن
پارو بزن، پارو بزن
دنبال یک دلدار نو
بشتاب از اینجا دور شو
از یار دیرین دل بکن
پارو بزن، پارو بزن
دوری ز یار نازنین
سخت است این، سخت است این
از دوریاش در اشک من
پارو بزن، پارو بزن...
نظر شما چیست؟
«نظر شما مهم است؛ نظرتان را دیگران به اشتراک بگذارید»