آثار اختصاصی چکامه
گذشت آنكه دلم در شكنج موی تو بود
گذشت آنكه سراپای من ز جذبۀ شوق
خبر نداشتی ای آب زندگانی من
بسان صورت دیوار چشم حسرت من
خدای عشق من و آرزوی من بودی
گذشت آنكه جهان پر ز گفتگوی تو بود
بسان آینه مجذوب روی و موی تو بود
كه مرگ تشنه لبی بر كنار جوی تو بود
به هر طرف كه روان می شدی به سوی تو بود
چه سود كه آرزوی من نه آرزوی تو بو
پژمان بختیاری
*
چه شد كه ماه مراد از كرانه ای نرسید
از آن كه نام خوشش نقش لوح گردون بود
چگونه ریخت شفق خون روشنایی را
چنان ز پنجۀ بیداد شور نغمه گریخت
شبی رسید و حریف شبانه ای نرسید
به دست خاك نشینان نشانه ای نرسید
كه پای صبح به هیچ آستانه ای نرسید
كه بانگ چنگ به داد ترانه ای نرسید
نادر نادرپور
*
خوش تر از فكر می و جام چه خواهد بودن
غم دل چند توان خورد كه ایام نماند
تا ببینیم سرانجام چه خواهد بودن
گو نه دل باش و نه ایام چه خواهد بودن
حافظ