چرا آدما نمیفهمن چقدر
مُردم و زنده شدم یادم بری
تو که قلبت قبل از اینا رفته بود
باید هم اجازه میدادم بری
چرا آدما نمیفهمن چقدر
انتظارت منو اذیت میکنه
آخه کی توو گوشِ یه جنازه هی
راجع به آینده صحبت میکنه
میشه اسمشو نیارین پیشِ من
میشه عکساشو بهم نشون ندین
میشه از حالِ خوشش نَگین برام
میشه این جنازه رو تکون ندین
من به اندازه ی کافی زخمی ام
انتقام چیو میگیرن ازم
الینا که باخبرن از رفتنت
پس سراغِ کیو میگیرن ازم
مثلِ یه آهنگ غمیگن بعد از این
هر کجا میرم باید گوشِت کنم
اینا میدونن چه دردی میکِشم
کاشکی میذاشتن فراموشت کنم
میشه اسمشو نیارین پیشِ من
میشه عکساشو بهم نشون ندین
میشه از حالِ خوشش نَگین برام
میشه این جنازه رو تکون ندین
میشه اسمشو نیارین پیشِ من
میشه عکساشو بهم نشون ندین
میشه از حالِ خوشش نَگین برام
میشه این جنازه رو تکون ندین
میشه امشب با هم بریم بیرون میشه این قصه رو شروع کنیم
میشه به جای آسمون امشب از دل سینما طلوع کنیم
وقتی تو عکس تار میفتی بغض وقتی صداتو میپوشه
تو همیشه همیشه زیبایی حتی وقتی چراغ خاموشه
چشم نه چشمه ی جوشان چشمه نه آب حیات
من اسیرم اسیر چشماتم تو زمین لرزه ای دلم تلفات
چشم نه چشمه ی جوشان چشمه نه آب حیات
من اسیرم اسیر چشماتم تو زمین لرزه ای دلم تلفات
بی تو دنیایِ من تو اینروزا یه اتاق نمورِ سرد و خفه ست
حال و روزم بدون تو مثل حال و روز قناری تو قفس
سوژه ی شعر شاعرا خودتی دختر قرنهای بی خبری
منو سعدی و حافظ عاشقتیم ما سه تا رو داری کجا میبری
چشم نه چشمه ی جوشان چشمه نه آب حیات
من اسیرم اسیر چشماتم تو زمین لرزه ای دلم تلفات
چشم نه چشمه ی جوشان چشمه نه آب حیات
من اسیرم اسیر چشماتم تو زمین لرزه ای دلم تلفات
افسردگی میگیرم آیینه هربار که از تو جدا میشه
تو حتی بی آرایشم ماهی
ماهی که صبح از خواب پا میشه شب قهر کرده
وقتی فهمیده مشکی ، مشکی تر از موهای لَختت نیست
راحت بگو دیوونه ی زیبا
تو این همه زیبایی سختت نیست
چشمات دو تا فنجون قهوه است که
عطرش داره میپیچه تو خونم
ای داد بیداد
میخوام ازت دل بکنم اما انقدر جذابی نمیتونم
چشمات دو تا فنجون قهوه است که
عطرش داره میپیچه تو خونم
ای داد بیداد
میخوام ازت دل بکنم اما انقدر جذابی نمیتونم
من با تو حال بهتری دارم
حتی زمانی که باهام سردی
تو نیستی کاری ندارم جز
اینکه بشینم تا تو برگردی
از وقتی اسمت روی لبهامه
اسم خودم چیزه مهمی نیست
اشک رو گونم از سره شوقه
عاشق شدم چیزه مهمی نیست
چشمات دو تا فنجون قهوه است که
عطرش داره میپیچه تو خونم
ای داد بیداد
میخوام ازت دل بکنم اما انقدر جذابی نمیتونم
چشمات دو تا فنجون قهوه است که
عطرش داره میپیچه تو خونم
ای داد بیداد
میخوام ازت دل بکنم اما انقدر جذابی نمیتونم
چشمات دو تا فنجون قهوه است که
عطرش داره میپیچه تو خونم
ای داد بیداد
میخوام ازت دل بکنم اما انقدر جذابی نمیتونم
بگو منو یاد کی میندازی
که اینقدر چشماتو دوست دارم
من عاشق موی بلند بودم
ولی موی کوتاهتو دوست دارم
بگو تو رو قبلا کجا دیدم
که اینقدر حرفامو میفهمی
مثل پرستاری شدی واسه
این عاشق دیوونه زخمی
نه چشمات آبی نه موهات خرمایی
بگو چیکار کردی که اینقدر زیبایی
نه چشمات آبی نه موهات خرمایی
بگو چیکار کردی که اینقدر زیبایی
دنبال یه نشونه میگردم
تا حل کنم شاید معماتو
چجوریه که بین آدمها
از همشون راحت ترم با تو
چجوریه که حال دنیامو
با یه دوسِت دارم عوض کردی
اخمامو دیدیو نرنجیدی
با خوندن شعرام حظّ کردی
بگو منو یاد کی میندازی
که اینقدر چشماتو دوست دارم
من عاشق موی بلند بودم
اما موی کوتاهتو دوست دارم
بگو تو رو قبلا کجا دیدم
که اینقدر حرفامو میفهمی
مثل پرستاری شدی واسه
این عاشقِ دیوونه ی زخمی
نه چشمات آبیِ نه موهات خرمایی
بگو چیکار کردی که اینقدر زیبایی
نه چشمات آبیِ نه موهات خرمایی
بگو چیکار کردی که اینقدر زیبایی
عید شوق دلای کوچیکه
عید تهران بی ترافیکه
عید برق چشاته وقتی که
حال و روز شبام تاریکه
عید شب پرسه تو خیابونه
عید آواز زیر بارونه
عید خواب خوش زمستونه
عید لبخند هردوتامونه
ساعتم راس سال تحویله
همه چی غیر عشق تعطیله
هر کجا که دلت بخواد میریم
بعد سین سلام اول صبح
بعد جیک جیک مست گنجشکا
سیب میگیمو عکس میگیریم
روشنی شبای خاموشی
عشق آروم بی فراموشی
سال رنگین کمون امسالم
وقتی رنگای شاد میپوشی
چقده با تو خوبه هوا
چقده واقعیه این رویا
وقتی ماهی تنگ دلتنگو اول سال میبریم دریا
من سکوت صداتو دوست دارم
چشم بسته نگاتو دوست دارم
بی هوا دلبر که قبل سفر چمدون بستناتو دوست دارم
عید شوق دلای کوچیکه
عید تهران بی ترافیکه
عید برق چشاته وقتی که
حال و روز شبام تاریکه
عید شب پرسه تو خیابونه
عید آواز زیر بارونه
عید خواب خوش زمستونه
عید لبخند هردوتامونه
ساعتم راس سال تحویله
همه چی غیر عشق تعطیله
هر کجا که دلت بخواد میریم
بعد سین سلام اول صبح
بعد جیک جیک مست گنجشکا
سیب میگیمو عکس میگیریم
اومدی سر بزنی بهم چی آوردی برام
بگو خنده هاتو اوردی که از غصه درام
رنگ موتو که عوض کردی غریبی میکنم
گم شدم اما بهم میگن همین دور و برام
از راه دوری اومدی بازم ملاقاتی من
تازه میشه زخمای قلب خیالاتی من
اینو میگفتن بهم رفتی سفر یه جای دور
حالا عشقتو آوردی واسه سوغاتی من
اومدی چی بگی با حال من چیکار داری
روسریت آبیه حتما با اون قرار داری
زندگی رو ازم گرفتی انتظار داری
چی رو یادم بره باشه یه نخ سیگار داری
اومدی چی بگی با حال من چیکار داری
روسریت آبیه حتما با اون قرار داری
زندگی رو ازم گرفتی انتظار داری
چی رو یادم بره باشه یه نخ سیگار داری
چرا گریه میکنی خب چیه این کارا بگو
اینجا دلگیره با این تختا و دیوارا بگو
اینا حرف منه دیوونه رو باور ندارن بگو
عاشقم بود یه روزی به پرستارا بگو
اومدی چی بگی با حال من چیکار داری
روسریت آبیه حتما با اون قرار داری
زندگی رو ازم گرفتی انتظار داری
چی رو یادم بره باشه یه نخ سیگار داری
اومدی چی بگی با حال من چیکار داری
روسریت آبیه حتما با اون قرار داری
زندگی رو ازم گرفتی انتظار داری
چی رو یادم بره باشه یه نخ سیگار داری